مقاله ای در مورد ازدواج و موانع آن

نظریه‌هایی در مورد ازدواج
الف) جامعه شناسان بعد از تحقیقات دامنه‌داری در علل پیدایش خانواده به این نتیجه رسیده‌اند كه عوامل متعددی در این پدیده اصلی (ازدواج) ـ اجتماعی دخالت دارد ((برخی از جامعه شناسان از جمله برینو معتقد هستند كه عوامل اقتصادی مهم‌ترین نقش را در پیدایش و ادامه خانواده بازی كرده است و دسته‌ای دیگر عوامل جنسی و روان شناسی را در این امر دخیل می‌دانند. یك نظریه جالب درباره علل زناشویی از طرف جامعه شناسان آلمانی به نام ((مولرلیر)) در كتاب ((تحول ازدواج)) اظهار شده است. سه عامل افراد را به طرف ازدواج كشانیده است كه عبارت است از نیاز اقتصادی، میل به داشتن فرزند و عشق است. در جوامع اولیه علل اقتصادی اهمیت بیشتری داشته است. و حال آنكه در مدنیت‌های باستانی (زاد و ولد) و در مدنیت امروزی عشق مقام مهم‌تر را دارا بوده است.
ب) برتراند راسل فیلسوف معروف انگلیسی رسما در كتاب خود فصلی تحت عنوان ازدواج تجربی (یا رفاقتی) باز كرده است. وی در این كتاب آورده است ((پیشنهاد ازدواج رفاقتی را یك محافظه كار خردمند كرده است و منظور از آن ایجاد ثباتی در روابط جنسی است وی متوجه شده كه اشكال اساسی در ازدواج فقدان پول است. ضرورت پول از لحاظ اطفال احتمالی نیست بلكه از این لحاظ است كه تامین معیشت از جانب زن برازنده نیست. و به این ترتیب نتیجه می‌گیرد كه جوانان باید مبادرت به ازدواج رفاقتی كنند كه از سه لحاظ با ازدواج عادی متفاوت است: اولا منظور از ازدواج تولید نسل نخواهد بود. ثانیا مادام كه زن جوان فرزندی نیاورده و حامله نشده طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق نستحق كمك خرجی برای خوراك خواهد بود. من هیچ تردیدی در موثر بودن پیشنهادات وی ندارم و اگر قانون آن را می‌پذیرفت تاثیر زیادی در بهبود اخلاق می‌كرد (مرتضی مطهری، 1380، 52)
ج) كلود لوی ـ اشتراوس در كتاب خود ((ساختارهای ابتدایی خویشاوندی)) در مورد ازدواج چنین می‌نویسد: ((رابطه جنسی مرد و زن جنبه‌ای از یك نیاز كلی است كه نهاد ازدواج نمونه و موردی بارز از آن به نمایش می‌گذارد. ملاحظه كردیم كه این نیازهای كلی با تمتع عادی، ارزشهای اجتماعی چون حیثیت فرد و حقوق و وظایف و زنان ارتباط می‌یابند. كلیت رابطه مبادله، كه ازدواج را پدید می‌آورد، در واقع بین یك مرد و یك زن به این صورت كه هر كدام چیزی از خود مایه بگذارد و چیزی را نیز كسب كند، قانون نمی‌پذیرد. این رابطه بین دو گروه از مردان شكل می‌گیرد و زن صرفا به شكل یكی از اقلام مورد مبادله نمود نمی‌كند.